بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند

ساخت وبلاگ
معمولا نوشتن آدمی را به اطرافیانش معرفی می کند. معمولا نوشتن پلی می شود میان کسانی که همدیگر را نمی شناسند اما به خواندن چند خطی از همدیگر دل می بندند. آشنا می شوند. آشنایی می یابند و گاهی حرفهای ناگفته خود را از میان خطوط آنها می خوانند. نوشتن را دیرزمانی پیش به منزله راهی برای سبک کردن دل می دانستم اما خیلی زود آموختم که نوشتن دلم را آرام نمی کند که ذهن و دلم را همسو می کند و نظم می بخشد. به گمانم بیشتر کسانی که می نویسند به همین نقطه از اتصال می رسند. دلشان با ذهنشان همسو می شود و آرامش می یابند٬ نه اینکه دلشان سبک می شود. بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند...ادامه مطلب
ما را در سایت بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : reza-rad بازدید : 26 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 3:32

امروز یکی از ویدیوهایی که دیده بودم را در اینستاگرام استوری کردم و بعد از ساعتی که باز آن را دیدم پاکش کردم. مضمون این بود که کسی که مهاجرت کرده است در حقیقت مرده ای است که هنوز مردنش را باور نکرده اند و تمام این ارتباطات از طریق واتزاپ و برنامه های اینجنینی تنها مروری بر خاطراتی است که امروز وجود دارند و صورت واقع ندارند. پاکش کردم چون آنچه در این بخش انتخاب شده آورده شده بود را باور ندارم. ویدیوی کاملش را می بینم و نظری کاملتر خواهم داشت. بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند...ادامه مطلب
ما را در سایت بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : reza-rad بازدید : 18 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 3:32

حیرتی است در پس هر کوچهپشت هر درخت٬ در پس هر نگاهساده نیست دردمندیدردآشنایی تا بشنود درد درونکوچه ها خاکی٬ مزارع خشک٬ چشمها حدقه ای خالیسوسوی نوری در ناکجای افقپرسشی بی پایانقرنهاست دردی در پس این اندوه بی پایانقرنهاست مرغی به هوای آزادی استوعده ها آمدند و شدندنقشها بازی و عوض شدنداما٬ این رویا ...کورسویی است در ناکجای افقکودکی انگشت به دهان مادری بچه ای در بغلپدری نان در دستکورسویی است در افقآزادی ... بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند...ادامه مطلب
ما را در سایت بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : reza-rad بازدید : 20 تاريخ : جمعه 31 فروردين 1403 ساعت: 3:32

ما آدمها عادت کرده ایم که مشکلات خودمان را بزرگترین مشکلات بشر بدانیم. آنقدر با خودمان تکرار می کنیم که به این باور می رسیم که چیزی فراتر از آنچه ما آموخته ایم وجود ندارد. آنقدر برای خودمان تکرار می کنیم که باورمان می شود آنچه برای ما اتفاق افتاده است آنقدر منحصربفرد است که نمونه آن را بشر به خود ندیده است. آنقدر می گوییم که باورمان می شود.اصلا وقتی به تاریخ نگاه کنیم می بینیم تمام باورها همین طوری شکل گرفته اند. یکی آنقدر تکرار کرده است که همه باورمان شده است. به همین سادگی. به همین سادگی هم می توانند باورهایمان رنگ دیگری به خود بگیرند. باز هم یکی آنقدر تکرار می کند که جنس باورمان عوض می شود. زندگی پر است از این بازی باورهای امروز و دیروز ما. به سیاست نگاه کنیم همین داستان است٬ به مذهب نگاه کنیم شبیه تر است.نکته دردناک داستان این است که بعد از مدتی این باورهای جدید حکم قطعی به خود می گیرند تا باورهای جدید از راه برسند. بشر استعداد عجیبی در انکار دارد. امروز دیگری و فردا٬ دیروز خودش. این تمایل به قطعی بودن و این تمایل به بهترین بودن با عث پیشرفت بشر شده است و همان هم تمام جنگهای عالم را رقم زده است. عجیب شمشیر دولبی است. بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند...ادامه مطلب
ما را در سایت بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : reza-rad بازدید : 22 تاريخ : يکشنبه 6 اسفند 1402 ساعت: 18:26

مسافرانی که خداحافظی کردند، همراهانی که بدرقه کردند، عزیزانی که بدست خدایی ناپبدا سپرده شدند، کسانی که ساعت شمارشان را برای دیدار عزیزانی که سوار بر پرواز بودند شروع کرده بودند، بچه هایی که هنوز حتی به آرزو کردن نرسیده بودند، بچه هایی که دنیایشان از اسباب بازیهایشان فراتر نرفته بود، جوانانی که رؤیاها ساخته بودند، مردان و زنانی که نفسی راحت کشیده بودند که تا چند ساعت دیگر به مقصد می رسند، همه و همه دنیایی بود که به چند ثانیه واورنه شد.آنهایی که رفتند هرگز ندانستند به کدامین گناه و آنهایی که مانده اند با درد از دست دادنی دست در گریبان هستند که نه تنها چرای رفتن آنها را می آزارد، که تمام آرزوهای بر زبان رانده شده آنان نیز بر آن آوار می شود. همیشه انسانهای بیگناه قربانی طمع بزرگان هستند. همیشه این انسانهای بی گناه هستند که بین دعوای دیگرانی گرفتار می آیند که نمی خواهندشان. پروازی که مقصد نرسید دلهایی که در غم و اندوهی غریب گرفتار آمدند. اما این داستان سوی دیگری هم دارد. آنانی که به راحتی بر صندلی قدرت خود لم داده اند و دستور این اتفاق را صادر کرده بودند. آنانی که در اوج بی لیاقتی خود را صاحب مال و جان مردمی می دانند که دیگر حتی نمی دانند چرا؟ داستان را می خواستند مدیریت کنند. با دروغ شروع کردند. به دروغ دامن زدند. هر روز داستانی جدید به آن افزودند. فی الواقع امیدوار بودند هیچ وقت کسی راستی آزمایی نخواهد کرد. حقیقت روشن شد. زمان زیادی برد تا عذرخواهی کنند، عاملان اتفاق اما هیچ دردی حس نمی کنند. خسته کننده است حجم اینهمه اتفاقی که بر جان می رسد. بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند...ادامه مطلب
ما را در سایت بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : reza-rad بازدید : 18 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1402 ساعت: 12:45

شب یلدا همین نزدیکی هاست. طولانی ترین شب سال آرام آرام از راه می رسد و پاییز رنگ رنگ را پشت سر می گذارد و خبر از رسیدن سردی و سیاهی می دهد. منکر زیبایی های زمستان نیستم. بخصوص زیبایی های زمستان سفید. اما منکر این هم نیستم که کل داستان عوض می شود. خوبی این است که می دانی این نیز بگذرد و بهاری زیبا تو را منتظر است. شب یلدای ایران هم می گذرد. تاریخ نشان داده است که سیاهی می آید اما می رود. اما درد در این است که آثاری که این سیاهی بجای می گذارد قرنها صبر و تلاش طلب می کند تا بهبود یابد. زخمها آنقدر زیاد هستند که همه چیز انگاری به نگریستن از پس شیشه ای ترک خورده به حادثه ای در حال وقوع می ماند. هیچ چیز دیگر آنقدرها برایت شفاف نیست. دیگر هیچ چیز تعاریف سابق خودش را با خود ندارد. خیلی ها امیدوار بودند با داستانهای مرتبط با حرکت اجتماعی زن زندگی آزادی٬ چیزی تغییر کند. تغییر کرد٬ اما من بیشتر آن را به شکاف خوردنی عمیق تر می بینم. جامعه ایرانی همیشه شکننده بوده است٬ تفاوتهای فرهنگی و قومی و دامن زدن دستهای پنهان به عمیق تر کردن این شکافها٬ همیشه جامعه ای شکننده ترسیم کرده بود. علی رغم اینکه دست یازیدن بزرگان ادبیات و فرهنگ ایرانی به پهنه وسیعتر ایرانی بودن همیشه این جامعه شکننده را کنار هم نگاه می داشته اما این روزها به نظر می رسد که حتی این ایرانی بودن هم خیلی یاری نمی کند.حاکمیت در تلاشی عجیب برای ایستادن در برابر اراده عمومی مردم برنامه ریزی می کند. انگاری می خواهد به مردم دهن کجی کند. هیچ تلاشی برای مبارزه با فساد مالی گسترده ای که تمامی منابع ایران را به باد فنا می دهد٬ دیده نمی شود اما دقیقا از دریچه ای مقابل آن٬ تلاشی گسترده برای معنادار کردن مذهب و پررنگ تر کردن آن در مقابل گذش بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند...ادامه مطلب
ما را در سایت بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : reza-rad بازدید : 33 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 14:08

آدمها و زندگیشان را مجموعه ای از اگر و اماها می سازد که وقتی به یقین می رسند نوعی اعتماد به نفس برای انجام کارهای آینده فراهم می کنند. اگر و اماهای هر کسی با دیگران فرق دارد. جنس آنها متفاوت است و بخش بزرگی از آنها زاییده ارزشهایی است که شخص به آنها باور دارد. منظورم نظام ارزش گذاری مذهبی نیست٬ می تواند باشد اما محدود به آن نیست. بیشتر فکر می کنم این نظام ارزشی برگرفته از رفتارهای اجتماعی و سازمان اجتماعی است که شخص از آن می آید. نظامی که گاه گاهی خیلی با دیگر کشورها متفاوت است.اما به هر روی وجود دارد. نمی توان انکارش کرد و نمی توان نادیده انکاشتش. زندگی جنس عجیبی دارد. از زمانیکه مستندهای مرتبط با زمان را مطالعه یا تماشا می کنم بیشتر به این حس غریبانه رسیده ام. اینکه در دنیایی زندگی می کنم که نزدیک به دو میلیارد سال عمر دارد و از عمر کره زمین چندین میلیون سال باقی است٬ بیشتر به کوچک بود و خرد بودن آدمی فکر می کنم. بعد این سئوال به ذهنم می آید که این همه تکاپو و این همه به دنبال بدست آرودن که چه؟ حتی تاریخ بشر در مقابل عمر عالم هستی خنده دار به نظر می رسد. اگر بپذیریم که حدود ۴۰ هزار سال است٬ در مقابل آن ۲ میلیارد بیشتر به شوخی شبیه است. اما ... بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند...ادامه مطلب
ما را در سایت بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : reza-rad بازدید : 32 تاريخ : چهارشنبه 6 دی 1402 ساعت: 14:08

این روزها یبشتر از همیشه حس می کنم دچار نوعی یکنواختی و رخوت شده ام. همه چیز به نوعی تکراری شده است. بیدار شدن٬ پیاده روی صبحگاهی٬ کار و شب همه دیدن چند قسمت از یک سریال و خواب. دنیای پیرامون هم دست کمی از اوضاع خودم ندارم٬ مضاف بر اینکه آشفتگی دوچندانش بیشتر بر آشفتگی درون می افزاید. دوران عجیبی است. نمی دانم که آیا این طبیعی است یا اینکه من دارم پیر می شوم! اسراییل به راحتی آب خوردن دارد در غزه آدم می کشد و انگاری جامعه جهانی در خلسه ای عمیق فرو رفته است. حتی اعتراض سازمان ملل هم راه به جایی نمی برد. انگاری در قرن بیست و یک هم مانند قرنها پیش قتل عام و نسل کشی عادی است و قانون جنگل حکفرما است. جنگ روسیه و اوکراین هم که بیشتر به یک جوک می ماند. جنگ سردی که سالها در سایه مانده بود این روزها خودش را به شکل جنگ اوکراین نشان داده است. فسادهای دولتی هم که از هر کشوری به شکلی نمایان شده است. دولت ایران که خود داستانی است. انگاری سفره ای است که هر کسی بخشی از آن را پاره پاره می کند. دیگر خبری از شراکت و نانی به سفره آوردنی که دور هم خورده شود نیست. این روزها به نظر می رسد هر کسی تنها به فکر این است که مبادا سهم او کمتر از کنار دستی باشد. انگاری دیگر اخلاق معنایی ندارد. با خودم می گویم شاید هیچ وقت وجود نداشته است٬ اما این روزها بیشتر به چشم می آید چرا که شبکه های اجتماعی کمتر کسی را در سایه نگه می دارند. آش شله قلمکاری است این روزها ... بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند...ادامه مطلب
ما را در سایت بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : reza-rad بازدید : 30 تاريخ : شنبه 25 آذر 1402 ساعت: 17:26

مقدمهابطحی از بازیگران سیاسی ایران است که حضور در عرصه سیاست را با ادبیات گره زده است. او همیشه در تمام طول دوران فعالیت سیاسی خود به نوعی درگیر فعالیتهای فرهنگی بوده است. از نوشتن مقالات در حوزه های مختلف تا نوشته داستان های کوتاه و بلند٬ قلم همیشه نقشی در زندگی او داشته است. او که روحانی میانه رویی است طعم زندان را نیز در جمهوری اسلامی بعد از اتفاقات ۸۸ تجربه کرد. گذرِ خان کتابی است که در سال ۱۴۰۱ مجوز چاپ گرفت. نگاه ابطحی در این کتاب نگاهی روایت گرانه است که سعی می کند در عین بیان داستان تا حدودی حال و هوای قم قبل از انقلاب را ترسیم کند.۱کتاب به داستانی مرتبط با حوزه علمیه می پردازد٬ کاری که در ادبیات داستانی ما کمتر اتفاق افتاده است. این شاخصه یعنی ورود به حوزه علمیه به کتاب هویتی قابل اعتنا می بخشد. کتاب به لحاظ نگارش٬ داستانی روان دارد. نثر ساده اما مستحکم کتاب٬ به کتاب جذابیت ادبی می بخشد. کتاب با داستانی جذاب شروع می شود و شروع کتاب یکی از نقاط قوت آن به حساب می آید. شخصیتهای کتاب محدود می مانند و این کار را برای داستان نویس راحت تر می کند. کتاب به نوعی مرا به یاد سریالها و فیلم ها تلویزیونی می اندازد که تمامی اتفاقات در محیطی محدود اتفاق می افتند. داستان در فضایی ملودرام پیش می رود هر چند به نظر می رسد نویسنده سعی دارد به آن تِمی سیاسی ببخشد. تا بخشهای پایانی داستان با آهنگی یکنواخت و سرعتی مناسب پیش می رود. اما به نظر می رسد نویسنده هر چه بیشتر پیش می رود در روایت گری اتفاقات در می ماند. به داستان سرعت می بخشد تا شاید از آهنگ کُند آن بکاهد٬ اما همین سرعت به پایان بندی داستان شکلی نامناسب می بخشد. ۲تمام داستان در قم اتفاق می افتد. داستان بین سه محل اصلی در جریان اس بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند...ادامه مطلب
ما را در سایت بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : reza-rad بازدید : 57 تاريخ : جمعه 27 مرداد 1402 ساعت: 16:23

تنهایی گاهی آنقدر بزرگ می شود که نفست را می گیرد، نمی دانی به کدامین نوای زندگی گوش کنی. کاش می شد زندگی را همیشه زندگی کرد. بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند...
ما را در سایت بانو شریعت رضوی آرامش را به جوانک بی قرار برمیگرداند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : reza-rad بازدید : 51 تاريخ : شنبه 21 مرداد 1402 ساعت: 15:44